وَ مِنْ كَلام لَهُ عَلَيْهِ السّلامُ
از سخنان آن حضرت است
فى ذِكْرِ عَمْرِوبْنِ الْعاصِ
درباره عمروعاص
عَجَباً لاِبْنِ النّابِغَةِ، يَزْعُمُ لاَِهْلِ الشّامِ اَنَّ فِىَّ دُعابَةً، وَ اَنِّى امْرُؤٌ
مرا از پسر زانیه تعجب است، که به مردم شام وانمود می کند که در من شوخ طبعی است، و انسانی
تِلْعابَةٌ، اُعافِسُ وَ اُمارِسُ. لَقَدْ قالَ باطِلاً، وَ نَطَقَ آثِماً.
بازیگرم، شوخی می کنم و در بازی کردن کوشایم. او به باطل سخن گفته، و به این گونه سخن مرتکب گناه شده.
اَما وَ شَرُّ الْقَوْلِ الْكَذِبُ. اِنَّهُ لَيَقُولُ فَيَكْذِبُ، وَ يَعِدُ فَيُخْلِفُ،
بدانید که بدترین گفتار دروغ است. او در سخن راندن دروغ می گوید، و وعده می دهد و تخلف می کند،
وَ يَسْأَلُ فَيُلْحِفُ، وَ يُسْأَلُ فَيَبْخَلُ، وَ يَخُونُ الْعَهْدَ،
چون درخواست می کند اصرار میورزد، و چون از او درخواست شود بخل میورزد، به عهدش خیانت می کند
وَ يَقْطَعُ الاِْلَّ، فَاِذا كانَ عِنْدَ الْحَرْبِ فَاَىُّ زاجِر وَ آمِر هُوَ
و قطع رحم می نماید، و چون به میدان جنگ آید برای شعلهور ساختن جنگ چه امر و نهی ها می کند!
ما لَمْ تَأْخُذِ السُّيُوفُ مَآخِذَها! فَاِذا كانَ ذلكَ كانَ اَكْبَرُ مَكيدَتِهِ
البته پیش از بیرون آمدن شمشیرها از غلاف، و چون جنگ آغاز شود بزرگترین حیله اش برای نجات خود
اَنْ يَمْنَحَ الْقَوْمَ سُبَّتَـهُ!
نشان دادن عورتش به مردم است!
اَما وَاللّهِ اِنَّى لَيَمْنَعُنى مِنَ اللَّعِبِ ذِكْرُ الْمَوْتِ، وَ اِنَّهُ لَيَمْنَعُهُ مِنْ
به خدا قسم یاد مرگ مرا از بازی بازمی دارد، و نسیان آخرت او را
قَوْلِ الْحَقِّ نِسْيانُ الاْخِرَةِ. وَ اِنَّهُ لَمْ يُبايِـعْ مُعاوِيَةَ حَتّى شَرَطَ لَهُ اَنْ
از گفتن حق مانع می شود. او با معاویه بیعت نکرد مگر به شرط بخشیده شدن
يُؤْتِيَهُ اَتِيَّةً، وَ يَرْضَخَ لَهُ عَلى تَرْكِ الدّينِ رَضيخَةً.
مصر به او، و اخذ رشوه کمی برای دست برداشتن از دین.